پیش به سوی نبرد با تاریکی!/ به بهانه یلدا، بلندترین شبِ سال
آوای قومس- وقتی این شماره از هفتهنامه آوای قومس منتشر میشود، مدت زمان کوتاهی تا شب چله باقی مانده است! در این سالهای اخیر، شب یلدا بیش از آن که یادآور رسوم کهن گذشتگانمان باشد و فرصتی برای نزدیک شدن به اصل خود، مجالی است برای بحث و تبادل نظر پیرامون گرانیها! کافی است سری به سایتهای خبری مختلف بزنید تا تیترهای متنوع اقتصادی، شما را از شب یلدا بیزار کنند و مثل وزیر اقتصاد در شب واریز یارانهها عزا بگیرید! «افزایش ۳۰ درصدی قیمت شیرینی در شب یلدا»، «کمبودی برای شب یلدا وجود ندارد»، «فروش قسطی آجیل به زودی آغاز میشود»، «برپایی فروشگاههای ویژه شب یلدا در استانها» و… همه و همه خبرهایی هستند که این روزها فضای رسانهای را پر کردهاند. گویی همه ماجرای شب یلدا به شکم ختم میشود!
چرا یلدا؟
جشن شب یلدا یکی از انبوه جشنهایی است که ما ایرانیان آن را بر اساس مظاهر طبیعی بنا گذاشتهایم. «یلدا»، از تولد و زایش میآید. پیشینیان ما بر این باور بودهاند که در چنین شبی، نور بر تاریکی چیره و خورشید بار دیگر زاده میشود! پس چنین نامی را برای چنین شبی برگزیدند تا زایش دیگرباره خورشید را جشن بگیرند. درست به همین خاطر است که به یلدا، «جشن زایش مهر» نیز میگویند. یلدا در باور ایرانیان جشن پیروزی نور بر تاریکی است؛ چه آن که از صبح این شب، به تدریج بر طول روزها و قدرتنمایی خورشید در آسمان افزوده میشود.
چرا شب چله؟!
نام دیگری که ما ایرانیان برای شب یلدا استفاده میکنیم، شب چله است. روایتهای اسطورهای گوناگونی برای این نامگذاری وجود دارد؛ از جمله آن که گفتهاند در پندار ما ایرانیها، هوشنگ نخستین پادشاهی است که بر ایران حکم رانده است و هموست که در دهم بهمنماه، آتش را کشف کرده است؛ یعنی چهل روز پس از شب یلدا؛ دورهای که به آن چله بزرگ میگویند.
یلدا یک آیین زرتشتی نیست!
برخی بر این باورند که بزرگداشت شب یلدا در واقع یک آیین زرتشتی است اما آنها که با تاریخ ایران آشنا هستند میدانند که یلدا مدتها پیش از ظهور زرتشت در ایران به عنوان یک جشن ایرانی مطرح بوده است و ایرانیان، روزِ پس از یلدا را «خرمروز» نام نهاده بودند. ممکن است برخی این آیین را با آیین مهرپرستی در ایران مرتبط بدانند اما این باور هم بیریشه و بیاساس است هرچند در گذشتههای بسیار دور این شب به عنوان شب تولد «میترا» گرامی داشته میشد و ایرانیان گرد آتش جمع میشدند تا این شب را جشن بگیرند. در گذشتههای بسیار دور، ایرانیان در این شب از میهمانان خود با ولیمههایی که «میزد» نامیده میشد، پذیرایی میکردند.
از دیگر باورهای اشتباهی که درباره یلدا وجود دارد این است که عدهای گمان میکنند گرامیداشت یلدا برای رفع نحوست بلندترین شب سال بوده است؛ حال آن که در باورهای کهن ایرانی از روز یا شبی به عنوان روز و شب نحس یاد نمیشود؛ بلکه آیین یلدا در توجه ویژه گذشتگان ما به رویدادهای طبیعی ریشه دارد.
با اجازه بزرگترها!
یلدا در گذشته شب میهمانی دادن و میهمان شدن بود. اگر از پدران و پدربزرگهای خود سوال کنید به شما خواهند گفت که در گذشته شب یلدا مجالی میشد تا همه اعضای فامیل، در منزل بزرگترهای فامیل جمع شوند و معاشرت کنند. حتی خود شما که این متن را میخوانید هم احتمالا به خاطر دارید تفاوت یلداهای کودکی با یلداهای این سالها را. در گذشته نه چندان دور، یلدا بهانهای بود برای جمع شدن دور هم. این سالها اما از فضای مجازی گرفته تا وضعیت نامناسب معیشتی مردم، این بهانه را از دست ما گرفته است و اگر دو سه سال یکبار جمعی از فامیل را یکجا دور هم ببینیم باید خدا را شاکر باشیم!
جالب است بدانید که جمع شدن بر گرد شمع وجود بزرگترهای فامیل در باور کهن ایرانیان تنها به دلیل احترام به آنان نبوده است. آنها بزرگترها و کهنسالان را نمادی از کهنسالی خورشید در پایان پاییز میدانستند. خوراکیهایی که گذشتگان ما در این شب میخوردند هم با خورشید ارتباط داشت! آنها خوراکیهایی را که به رنگ سرخ خورشید گراییده باشد را برای این شب تهیه میکردند و تا صبح بیدار میماندند تا به تماشای خورشیدِ تازه متولدشده بنشینند.
پیش به سوی نبرد با تاریکی!
پدران ایرانی ما در گذشته، در شب یلدا فضای خانهها را بسیار روشن نگاه میداشتند. تا پیش از اختراع برق که اتفاقی جدید در تاریخ محسوب میشود، ایرانیان از تاریکی شب وحشت داشتند و با روشن کردن فضای خانه در شب یلدا در واقع به جنگ تاریکی میرفتند.
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
اما فارغ از این رویکردها و آیینهای کهن، در دوران چندساله اخیر حیات ما ایرانیان هم مواردی به فهرست آیینهای یلدایی افزوده شده است. مثلا تفأل به دیوان حافظ و شاهنامهخوانی در چندصد سال اخیر به آیینهای چندهزار ساله شب یلدا اضافه شده است. البته میدانیم که تقریبا هیچکس در این شب شاهنامه نمیخواند اما بگذارید لااقل این رسم روی کاغذ باقی بماند! خوشبختانه دیوان حافظ هنوز از سبد آیینهای شب یلدای ما حذف نشده است و نه فقط خانوادههای فرهنگدوست بلکه میتوان گفت که اکثر خانوادههای ایرانی محض تفنن هم که شده در این شب سری به دیوان حافظ میزنند و خدا را چه دیدید؛ شاید گرفتار کمند شعر حافظ شدند و شب یلدا آغازی شد برای آشتی با شعر و حافظ. پیشینیان ما حکمتهایی را برای اضافه کردن حافظخوانی و شاهنامهخوانی به آیین یلدا درنظر داشتهاند و این امر نشان میدهد که آنها به غذای روح در کنار غذای جسم توجهی ویژه داشتهاند.
انار، هندوانه، آجیل و دیگر هیچ!
پیشینیان ما اعتقاد داشتند که در شب یلدا باید از میوههای تابستانی استفاده کنند؛ به همین خاطر بود که هندوانه و انگور و سیب را برای این شب تهیه میکردند و بر این باور بودند که پس از این شب، نباید از میوههای تابستانی مصرف کنند. آجیل و خشکبار همچون گندم، نخود برشته، بادام، پسته، انجیر، توت خشک و انواع تخمهها هم از خوراکیهای اصلی این شب محسوب میشد! (محسوب میشد چون با این قیمتها دیگر محسوب نمیشود!) انتخاب این خوراکیها هم البته حکمتهایی داشته است؛ هم در ابعاد روحانی و هم در ابعاد جسمانی. پیشینیان ما معتقد بودند که هرکس در شب یلدا هندوانه بخورد، از گزند سرما و بیماریهای فصل سرما در امان خواهد بود. آنها انار را مظهر شادی و زایش میدانستند و به افراد رنجور و ضعیف و بیمار توصیه میکردند که از این میوه بخورند. آجیل این شب هم ترکیبی از مواد خوراکی با طبع سرد و گرم است که در طب سنتی به این مسأله اهمیت بسیار دادهاند. گذشتگان ما به این ترکیب «آخشیج» میگفتند و معتقد بودند که ترکیب گرمی و سردی باعث میشود که فرد دچار بیماریهای شکمی نشده و در «خرمروز» یعنی صبحِ یلدا، سرحال و شاد باشد. لازم به ذکر نیست و خودتان بهتر از هرکسی میدانید که در سالهای اخیر ژله و دسر و بستنی و انواع خوراکیها بدون توجه به فواید یا مضر آنها به فهرست خوراکیهای یلدایی اضافه شده و بر تشریفات این شب هم افزوده است. علاوه بر این کیکها و سبدهای میوهای با طراحیهای خاص هم ساعتها از وقت خانمها را میگیرد تا شاید چشم خواهرشوهر از حدقه بیرون بزند؛ شاید!
شامِ شب یلدا
در حدود هفتاد هشتاد سال قبل، سبزیپلو ماهی هم در فهرست غذاهای شب یلدا قرار داشت. این غذا البته اصالتا در شب عید نوروز پخته میشد. گاهی هم در شب یلدا رشتهپلو میپختند. در برخی از شهرهای شمالی ایران، شام این شب، گوشت قرمه بود؛ گوشتی که آن را نیمهپز میکردند تا بتوانند در طول زمستان از آن استفاده کنند.
یلدا به سبک شاهرودیها و مهدیشهریها
در مناطق مختلف استان سمنان هم خوراکیهای گوناگونی برای این شب درنظر گرفته شده است. مثلا برخی از شاهرودیها در شب چله، برای شام فسنجان درست میکنند. یکی از رسوم شاهرودیها در شب یلدا این است که به دختری که عقد کرده و هنوز به خانه شوهر نرفته، هدیه میدهند. این هدیهها از طرف خانواده داماد در سینیهایی گذاشته میشود و به خانه عروسخانم میرود!
مردم مهدیشهر هم رسم داشتند که در سال اول آشنایی با عروس خانواده، در شب یلدا به او لباس گرم هدیه میدادند. خانواده عروس هم از این هدیهها بینصیب نمیماندند و پارچه هدیه میگرفتند. عروس و مادرعروس هم هفت نوع غذا درست میکردند تا دو خانواده را مستفیض کنند! خواندن اشعار سنگسری و قصهخوانی هم از دیگر رسمهای مردم محلی مهدیشهر در شب یلدا بوده است. هنوز خانوادههایی در مهدیشهر هستند که این رسمهای کهن را زنده میدارند.
کرسی به جمع لاکچریها میپیوندد!
تا یادمان نرفته از کرسی هم بگوییم! تا پیش از آن که پای بخاریهای گازسوز به خانههای ما باز شود، کرسی محور همه اجتماعات در خانه بود. در شب یلدا بزرگ و کوچک فامیل دور این کرسیها جمع میشدند. سینی بزرگی هم روی کرسی قرار داده میشد تا هم سماور را روی آن بگذارند و هم خوراکیها. این سالها کرسی در حال تبدیل شدن به یک کالای لاکچری است! از این بابت هم باید خوشحال باشیم و هم ناراحت! خوشحال از این که این مولفه قدیمی شب یلدا بار دیگر به خانهها بازمیگردد و ناراحت از این که به هر حال کرسی یک کالای لاکچری است!
فستیوالی که جهانی نشد!
تصور میکنید در جهانی که جشن گوجهپراکنی(!) و گاوبازی میتواند توریستها را روانه کشورهای مختلف کند، یلدا با این فرامتن ارزشمند، نمیتواند؟ جشن شب یلدا مثل جشنهای مهرگان و سده میتواند از بسیاری از توریستهای اهل فرهنگ دل ببرد و به رونق گردشگری ایران کمک کند اما اگر شما از دولتها حرکتی در جهت ترویج اصولی جشن شب یلدا دیدهاید، ما هم دیدهایم!
مراسم شب یلدا میتواند به یک فستیوال جهانی تبدیل شود؛ این سخن آوای قومس نیست؛ بزرگان تاریخ ایران این سخن را بارها تکرار کردهاند؛ یعنی همان کسانی که مشکل را در بیذوقی متولیان فرهنگ کشور میدانند و از بیتوجهی دولتها به آیینهای ملی گلایه میکنند.
به جای درخت و بابانوئل!
لابد دیدهاید که برخی از منورالفکرهای ایرانی، چندسالی است که همزمان با کریسمس، درخت کاخ چراغانیشده میخرند و این روز را گرامی میدارند! آنها لابد نمیدانند که به اعتقاد برخی از بزرگان، جشن کریسمس از جشن شب یلدای ما ایرانیها اخذ شده است. آنها در پیرانهسری و شاید در واپسین سالهای حیات علمی خود در تلاشاند تا یلدا را به جای کریسمس بنشانند. تحقیقات برخی از بزرگان نشان میدهد که نشانههای فراوانی وجود دارد مبنی بر این که آداب کریسمس با آداب یلدا شباهت دارد!
وقتی نمیتوانیم آجیل بخریم!
هرچند در ابتدای این نوشتار به نوعی رویکرد صرفا اقتصادی به شب یلدا را ناپسند شمردیم اما دور از انصاف است اگر در اینجا اشارهای به مسأله معیشت مردم نکنیم؛ چراکه اگر میخواهیم یلدا یک فستیوال جهانی شود و اگر میخواهیم این آیین کهن با ناخرسندیها آلوده نشود، باید مردم را در این شب شاد نگهداریم. چه چیزی مردم را شاد میکند؟ جز این است که مردمی که گرفتار مسائل معیشتی هستند، نمیتوانند طعم شادی شب یلدا بچشند؟ جز این است که مردمی که اختلاف طبقاتی را میبینند و میبینند که عدهای در کنارشان با ماشینهای چندصدمیلیونی، ممکن است چند میلیون تومان صرف خوراکیهای یلدایی کنند، آب خوش از گلویشان پایین نمیرود؟ مسئولان اگر در این روزها به میان مردم بروند میبینند درد آنها را! و میشنوند که با این حقوقها نمیتوان آجیل شب یلدا خرید. و چطور کارگری که حقوقش به زحمت به یک میلیون و دویست هزار تومان میرسد، میتواند آجیل شب یلدا بخرد؟ مردم در سفره شب یلدای چند سال قبلشان پسته و قیسی داشتند؛ امروز هم میتوانند این خوراکیها را بخرند؟ از چنین مردمی چگونه میتوان انتظار داشت که در حفظ رسوم شب یلدا مشارکت کنند!
دنیا که به آخر نرسیده!
با همه این احوالات اگر وضعیت معیشتی شما مثل بسیاری از مردم بسامان نیست، دنیا که به آخر نرسیده! هدف از گرامیداشت یلدا، دور هم جمع شدن و تدارک دیدن یک شب شاد و مفرح است؛ با این حساب چندان تفاوتی نمیکند که چه خوراکیهایی را برای این شب آماده کرده باشید. سعی کنید در این سالها که اوضاع معیشتی نابسامان است، در منزل یکی از بزرگان فامیل جمع شوید و هرکدامتان بخش کوچکی از هزینهها را تقبل کنید و شب را به در کنار هم بودن بگذرانید و نه در کنار خوراکیها بودن!
یادتان نرود که بر اساس باور گذشتگان، در این شب فرشته خوبیها با فرشته بدیها به نبرد میپردازد و در نهایت با زاده شدن خورشید، فرشته خوبیها پیروز میشود! شما هم بر بدیهایتان در این شب غلبه کنید و اگر کینهای از کسی به دل دارید آن را کنار بگذارید. از این گذشته، باور کنید آسمان به زمین نمیآید اگر ساعتی را پای حرفهای بزرگترها بنشینید و به خاطراتشان گوش کنید. آنها نیاز دارند که احساس کنند خاطراتشان برای شما ارزشمند و جذاب است. اگر شنونده خوبی باشید میبینید که اتفاقا جذاب هم هست! از آنها درباره گذشته سوال کنید تا برق شوق را در چشمانشان ببینید. نگذارید بزرگترها احساس کنند که دکور صحنه هستند! با این کارها روحتان را هم در کنار جسمتان فربه میکنید!
فرصتی برای ترک اعتیاد!
این توصیه که «شب یلدا را بدون موبایل بگذرانید» آنقدر تکرار شده که دارد لوث و البته لوس میشود! اما باور کنید این توصیه، توصیه مفیدی است! مغز شما نیاز دارد که از فضای مجازی فاصله بگیرد. اگر چند شبی را بدون تلگرام و اینستاگرام بگذرانید تازه میفهمید که چقدر زمان دارید و چقدر از چیزهایی جز چرخ زدن در فضای مجازی لذت میبرید! پس در شب یلدا برای چند ساعتی از تلفن همراهتان فاصله بگیرید؛ شاید این آغازی شد برای ترک اعتیاد به موبایل!
سخن آخر!
این روزها دست خیلیها از آجیل و خوراکیهای رنگارنگ کوتاه است؛ اگر میتوانید به خانوادهای کمک کنید که یلدای شادتری داشته باشد بسمالله؛ اگر نمیتوانید لااقل در خیابانها و میهمانیها، مانور تشریفات ترتیب ندهید! باسپاس